راز سمر شده

ساخت وبلاگ

http://photos02.wisgoon.com/media/pin/images/o/2015/7/2/14/1435831896262580.jpg

 

زائید مادرم ، بخیالش هنر نمود

 

آنشب زعشق و شور به جنت سفر نمود

 

تاثیر داشت دعاهای نیمه شب

 

خورشید از سر کویش گذر نمود

 

ازبسکه کرد شکوه ازین روزگار تلخ

 

گوش خدای خویش ازین ناله کر نمود

 

می گفت با خدا که گناهم مگر چه بود؟

 

خاک تمام روی زمنی را به سر نمود

 

بارید اشک شب و روز پیش خلق

 

از اشک چشم، دیده ی بیگانه تر نمود

 

از پیش برد کار خود اما به صد فریب

 

او سینه را به پیش خطرها سپر نمود

 

گویا که با خدای سر جنگ باز کرد

 

در این جدال سینه ی خود پر شرر نمود

 

سبزینه گشت دامنش اما دریغ و درد

 

بادی وزید و لذتش از سر به در نمود

 

سرمستی اش نه سال ،به ماهی تمام شد

 

مغلوب دهر گشت . چرا و مگر نمود

 

اشک "رسا" ست رنگ دل خون چکیده اش

 

در خاطرات  راز مگو را سمر نمود

 

#گیتی_رسائی
   

رویا های تنهائی...
ما را در سایت رویا های تنهائی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gitolya بازدید : 208 تاريخ : پنجشنبه 15 مهر 1395 ساعت: 3:43